ترفند آزمایشی ای که گودوین واتسون به کاربست به الگوی مفهومی امروز نزدیکتر است. در یک گردهمایی میان فرقهای که چند صد پسر نوجوان در آن شرکت داشتند، هفت جلسه عبادی که به دقت تنظیم شده بود برگزار شد.
یک جلسه مثلاً از متون نمایشی ای تشکیل شده بود که بر وسعت و پیچیدگی عالم تاکید می کرد، دیگری شامل موسیقی عمیقاً تاثیرگذار بود، سومی سلسله متونی را عرضه می کرد که اصول یا آرمان های مذهبی رایج را در تقابل با آمارها یا مورد پژوهی قرار میداد که بیانگر واقعیت های تلخ بودند.
در پایان هر جلسه از پسر ها خواسته میشد که میزان عبادی بودن جلسه را روی مقیاس هفت درجه ای مشخص کنند. پس از آخرین جلسه از آنان خواسته شد هر هفت جلسه را به ترتیب اولویت رتبه بندی کنند. نظر افراد هم پس از هر جلسه پرسیده میشد. واتسون گزارش می دهد که جلسه موسیقی بالاترین نمره ها و آنکه بر طلب معنا در جهان پهناور تاکید داشت پایین ترین نمره ها را به دست آورد. در کول جلساتی که بیشتر بر احساس تاکید میکردند تا محتوای عقلانی در مرتبه بالاتری قرار گرفتند. اختلاف در سن، تعقلات فرقه ای، بزرگی و کوچکی شهر زادگاه و تجربه کاری در درجه بندی ها بسیار بیتأثیر بود.
منبع کتاب روانشناسی دین دیوید ولف
برداشت من از این آزمایش این است که احساسات را نباید دست کم گرفت. احساسات خیلی عمیق اند و خیلی تاثیر گذار و تاثیر پذیرند. حتی اگر زمانی اعتقاد به آن مسئله ای که از طریق احساسات به دست آوردیم از بین رود، باز هم اثرش کمی در ما باقی می ماند.چون احساسش کردیم و یه زمانی بخشی از وجود ما بوده است. احساسات رابطه ی نزدیکی با روح ما دارند یعنی به نظر من روح از احساسات بیشتر تاثیر می پذیرد تا عقل. اعتقاد پیدا کردن به چیزی از طریق احساسات خیلی زود در روح هم رخنه می کند.
نظر کودکان زیر ده سال درباره دین و خدا
جلسه ,احساسات ,ها , ,ای ,هفت ,پس از ,شده بود ,احساسات خیلی ,جلسه از ,نمره ها
درباره این سایت